۳۶۵ روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محیالدین الهی قمشهای، کتاب چهارم از مجموعه کتابهای جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.
کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهرهمندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعههایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. یکصد و هشتاد ودومین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «در تفصیل شرایط و آداب تعهدات مالی» تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإِنْ كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى وَلَا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلَّا تَرْتَابُوا إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلَا يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۲۸۲﴾
وَإِنْ كُنْتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُوا كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ ﴿۲۸۳﴾ (بقره 283-282)
ای اهل ایمان، چون به قرض و معامله نسیه تا زمانی معین به دینی متعهد میشوید باید که شما را کاتبی و مکتوبی در میان باشد و آن کاتب تعهدات شما را به عدل و راستی بنویسد و آن کس که خداوند او را به نوشتن دانا کرده است نباید از تحریر سند سر باز زند بلکه باید آنچه را که صاحب حق املا میکند بنویسد و از خدا پروا کند و چیزی از حقیقت را کم نکند و نامکتوب نگذارد، و اگر مدیون سفیه یا صغیر باشد و نتواند که حق خود را به کاتب املا کند باید که ولی و قیم او به عدل و راستی بدین امر اقدام نماید و نیز بر شماست که دو شاهد از مردان یا اگر دو مرد مهیا نباشد یک مرد و دو زن مرضی الطرفین بر معامله گواه باشند تا اگر یکی از زنان فراموش کرده باشد دیگری او را به حقیقت متذکر گرداند و نباید که شاهدان چون به گواه شدن دعوت شوند از انجام این وظیفه اجتماعی امتناع ورزند و شما خود نباید که از نوشتن جزئیات و کلیات معامله تا اجل معین خسته شوید و در آن سستی کنید که انجام این دستورات نزد خداوند به حفظ عدل و انصاف نزدیکتر و بر اعتبار شهادت محکمتر و به دوری از شک و تردید نزدیکتر است مگر آنکه بین شما معاملهای باشد نقد و حاضر که در مکتوب نا کردن شما را گناهی نیست اما در هر حال بر معامله گواه گیرید و نباید که هیچ شاهدی در کار شهادت و هیچ کاتبی در انجام وظیفه کتابت زیانی بیند و هیچ اجری نیابد، که اگر چنین کنند آن گناه و نافرمانی خداست. پس تقوا پیشه کنید و نافرمانی خدا مکنید زیرا خداوند است که مصالح امور را به شما تعلیم میدهد و خدا به همه چیز داناست(282) و اگر در سفر باشید و کاتبی نیابید پس در مقابل قرض متاعی را به گرو گذارید و اگر یکی از شما طرف مقابل را امین شمرد و او را امانتی سپرد باید که گیرنده، امانت را به اهلش بازگرداند و از خداوند که پروردگار اوست بترسد. و نیز ای اهل ایمان، شهادت را کتمان مکنید و هر که شهادت را کتمان کند البته به دل گناهکار است و خداوند بدانچه میکنید داناست (283).
در تفسیر این آیات همان ترجمه کفایت میکند. تنها کافی است بیفزاییم که خداوند در این آیات تا چه اندازه وارد جزئیات زندگی و روابط انسانی شده است و چقدر نکتهها و لطایف اخلاقی و اجتماعی در آن درج فرموده تا مردمان در معاملات و مبادلات خویش دچار مشکل نشوند و هیچ کس زیان نبیند. البته امروز ممکن است انسانها با شیوههای حقوقی موثر و مطمئنی بدین گونه کارها بپردازند اما نکتههای مهم میتواند از همین ایه الهام گرفته شو و ضرورتی در حفظ شیوههای پیشین در همه احوال نیست بلکه باید رعایت حقوق و حفظ عدالت و انصاف مورد نظر باشد.
آوردن دو شاهد زن به جای یک مرد دلالتی بر دو برابر بودن حقی برای مرد ندارد بلکه صرفا یک صلاح اندیشی اجتماعی است که چون در آن روزگار زنان عموما در خانه بودند و تجربه اجتماعی کمتری داشتند توصیه شده است که دو زن باشند تا اگر یکی اشتباهی کرد یا به یاد نیاورد دیگری او را متذکر شود.
چنانکه لطایف ادبی را ادیبان درمییابند، زیبایی و استحکام یک متن حقوقی را نیز حقوقدانان و قانون نویسان درک میکنند. به حقیقت بسیاری از فقیهان و قانون نویسان اسلامی شیوه بیان وحی را در این گونه آیات سرمشق «ایجاز در عین تفصیل» قرار دادهاند.
انتهای پیام